فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

جارو کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

با جارو تمیز کردن

فونتیک فارسی

jaaroo kardan
فعل متعدی

to sweep, to broom

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

فراش کف مدرسه را هرروز عصر جارو می‌کرد.

The janitor swept the floors of the school every evening.

باد برگ‌های افتاده را جارو کرد.

The wind swept the fallen leaves.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جارو کردن

  1. مترادف:
    جاروکشی رفتن نظافت

ارجاع به لغت جارو کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جارو کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جارو کردن

لغات نزدیک جارو کردن

پیشنهاد بهبود معانی